ندبه امام صادق (ع) در غیاب امام زمان (عج)

«سدير صيرفي» مي‌گويد: با همراهي «مفضل»، «ابوبصير» و «ابان» به محضر مقدس امام صادق(ع) شرفياب شديم، او را مشاهده كرديم كه بر روي خاك‌ها نشسته، يك جامة خيبري، بي‌يقه و آستين كوتاه بر تن دارد، همانند مادرِ فرزند مرده گريه مي‌كند، سراسر وجود مقدس آقا را حزن و اندوه فرا گرفته، آثار غم و اندوه در وجنات صورت ظاهر گشته، رنگ چهره به كلي دگرگون شده، سيل اشك از دلي پر خون و قلبي پر التهاب برخاسته، بر گونه‌هاي مباركش فرو مي‌ريخت و اين گونه زمزمه مي‌كرد:

اي سيّد و سرور من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده، آسايش و آرامش را از دلم سلب كرده است...

سدير مي‌گويد: هنگامي كه امام صادق(ع) را اينچنين پريشان ديديم، دل‌هايمان آتش گرفت و هوش از سرمان پريد، كه چه مصيبت جانكاهي بر حجت خدا روي داده؟ چه فاجعة اسفباري بر او وارد شده است؟! عرض كرديم:

اي فرزند بهترين خلايق! چه حادثه‌اي بر شما روي آورده كه اينچنين سيل اشك از ديدگانتان فرو مي‌ريزد؟! و اشك مباركتان چون ابر بهاري بر چهره‌تان سرازير شده است؟! چه فاجعه‌اي شما را اينچنين بر سوك نشانده است؟!

وجود مقدس حضرت صادق(ع) چون بيد لرزيد و نفس‌هاي مباركشان به شماره افتاد، آنگاه آهي عميق به پهناي قفسة سينه از اعماق دل بركشيد و به ما روي كرد و فرمود:

صبح امروز كتاب «جَفر» را نگاه مي‌كردم و آن كتابي است كه همة مسايل مربوط به مرگ و ميرها، بلايا و حوادث را تا پايان جهان در بر دارد. اين كتاب را خداوند به پيامبر خويش و پيشوايان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در اين كتاب، تولد، غيبت و درازي غيبت و ديرزيستي قائم ما و گرفتاري باورداران در آن زمان، راه يافتن شك و ترديد بر دل مردم در اثر طول غيبت و مرتد شدن مردم از آيين مقدس اسلام را خواندم و ديدم كه چگونه رشتة ولايت را كه خداوند در گردن هر انساني قرار داده، مي‌گسلند و از زمرة اسلام بيرون مي‌روند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پيكرم فرو ريخت.


منبع: التستري، قاموس الرجال، ج 4، ص 290.
برگرفته از سایت تبیان

پرده بگشاي كه مردم نگرانند هنوز

نیمه شعبان میلاد منجی عالم مبارک باد.

شعری از مشفق كاشاني:

مردم ديده به هر سو نگرانند هنوز
چشم در راه تو صاحب‌نظرانند هنوز

لاله‌ها، شعله‌كش از سينه داغند به دشت
در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز

از سراپرده غيبت، خبري باز فرست
كه خبريافتگان، بي‌خبرانند هنوز

رهروان، در سفر باديه حيران تواند
با تو آن عهد كه بستند، برآنند هنوز

ذره‌ها در طلب طلعت رويت با مهر
هم‌عنان تاخته چون نوسفرانند هنوز

طاقت از دست شد اي مردمك ديده! دمي
پرده بگشاي كه مردم نگرانند هنوز

یک حکایت زیبا از ضایع شدن بن باز (مفتی سعودی)

به علت زیبایی بیش از حد چهره "بن باز" عکس ایشان کوچک قرار داده شد:

مرحوم آية الله العظمى سيد محسن حكيم قدس سره كه مرجع شيعيان و زعيم حوزه علميه نجف بود، در سفرى كه به عربستان داشت ، در جلسه اى با «بن باز» مفتى آن روز آن كشور (كه نابينا بود) مواجه شد. بن باز، ظاهرا به ديدن آقاى حكيم رفته بود ولى در واقع قصد داشت با ايشان جدال كند و افكار وهابيگرى خود را مطرح نمايد. در اين جلسه، بن باز، از آيه الله حكيم پرسيد: شما شيعيان چرا به ظواهر قرآن عمل نمى كنيد؟

آية الله حكيم در جواب گفتند: اين ديدار جاى چنين صحبت هايى نيست، بگذاريد به احوالپرسى برگزار شود. بن باز، سماجت كرده و خواستار دريافت جواب شد. آيه الله حكيم ، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تكيه كنيم و همان را معيار عمل به آن قرار دهيم، بايد معتقد شويم كه شما به جهنم خواهيد رفت!

بن باز، با تعجب پرسيد چرا؟ آيه الله حكيم گفتند: چون قرآن مى فرمايد: «و من كان فى هذه اعمى فهو فى الآخرة اعمى و اضل سبيلا» (؛سوره اسراء، آيه 72)

(كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا باشد، در جهان آخرت هم نابينا و گمراه تر خواهد بود).

و شما كه از دو چشم نابينا هستيد، طبق ظاهر اين آيه بايد در آخرت هم نابينا باشيد و در زمره گمراهان كه اهل جهنمند، قرار بگيريد. بنابراين ظاهر بسيارى از آيات قرآن مقصود نيست!

جالب است بدانید بن باز گفته بود اگر قرار است حضرت علي چشمهايم را شفا دهد اصلا نمي خواهم اين چشم ها بينا شود. اين قدر بغض اهل بيت در دل اين مفتيان وهابيت هست و ببينيد خدا به چه روز آنها را انداخته . همین بن باز گفته بود ۴۰ سال در مدینه در مسجدالنبی نماز خواندم ولی هنوز به پیامبر سلام نداده ام...

برگرفته از سایت التوحید

باز عصر جمعه شد و دلم بهانه گرفت...

کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم
گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم

مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را
تا که شایداین شب جمعه ملاقاتت کنم

هر سحر با یاد تو در گریه ام می خوانمت
تا به کی از سوز دل ناله رهجرانت کنم

بی قرارم مهدیا از بهر دیدار رخت
تا به کی از مادرت زهرا تمنایت کنم؟؟


همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي
چه زيان ترا كه من هم برسم به آرزويي

به كسي جمال خود را ننموده اي و بينم
همه جا به هر زباني بود از تو گفتگويي

 به ره تو بس كه نالم ز غم تو بس كه مويم
شده ام ز ناله نالي، شده ام ز مويه مويي

همه خوشدل اينكه مطرب بزند به تار چنگي
من از آن خوشم كه چنگي بزنم به تار مويي

شود اينكه از ترحم دمي اي سحاب رحمت
من خشك لب هم آخر ز تو تر كنم گلويي؟

 بشكست اگر دل من به فداي چشم مستت
سر خم مي سلامت، شكند اگر سبويي

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جويي

 نه به باغ ره دهندم كه گلي به كام پويم
نه دماغ اينكه از گل شنوم به كام بويي

بنموده تيره روزم ستم سياه چشمي
بنموده مو سپيدم صنم سپيد رويي

نظري به سوي "رضواني" دردمند مسكين
كه بجز درت ندارد نظري به هيچ سويي
 

فصيح الزمان رضواني

علامه حلی و ماجرای دزد کفش پیامبر (ص)

روزی سلطان اُلجایْتو مغولی مشهور به شاه خدابنده از روی غضب زن خود را سه طلاقه کرد و بعد پشیمان شد و تمام علمای مذاهب اربعه (اهل تسنن) را جمع کرد و در حکم شرعی طلاق فتوائی موافق خود خواست، اما آنها متفقاً به وقوع سه طلاق و عدم امکان رجوع زوجیت بدون محلل حکم کردند. یکی از وزرا گفت در شهر حله عالمی است که این طلاق را باطل می‌داند. پس نامه‌ای به علامه نوشته و کسی را به احضار وی فرستاد. علمای حاضر در مجلس شاه گفتند که سزاوار نباشد برای احضار مردی رافضی خفیف العقل باطل مذهب کسی از بستگان شاه روانه شود. اما محمد خدابنده گفت تا حاضر شود و ببینم چه خواهد شد. پس شاه مجلسی از علمای اربعه تشکیل داد و علامه در موقع ورود بدان انجمن کفش‌ها را در بغل کرده و بعد از سلام نزد سلطان که خالی بود نشست.

حاضرین از این امر ناراحت شده به وی گفتند چرا برای سلطان سجده نکردی و ترک ادب نمودی؟ گفت که حضرت رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) سلطان السلاطین بود و باز هم مردم سلامش می‌دادند، و در آیه شریفه هم هست «فَاِذَا دَخَلتُم بُیوتاً فسلموا علی انفسکم تحیة من عند اللّه مبارکة»، و علاوه در میان ما و شما خلافی نیست در اینکه سجده مخصوص ذات اقدس الهی بوده، و بجز برای خدای تعالی سجده کردن روا نباشد.

گفتند چرا نزد سلطان نشسته و حریم نگذاشتی؟ جواب داد چون غیر از آنجا جای خالی دیگر نبود، و حدیث نبوی است که در حین ورود مجلس هر جا که خالی شد بنشین .

سپس گفتند مگر نعلین چه ارزشی داشت که آن را به مجلس سلطان آوردی و این کار زشت مناسب هیچ عاقلی نمی‌باشد. گفت ترسیدم که حنفی‌ها کفش مرا بدزدند، چنانچه رئیس ایشان کفش حضرت رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را دزدید.

حنفی‌ها بانگ برآوردند که ابوحنیفه در زمان آن حضرت وجود نداشته و مدتها پس از وفات آن حضرت تولد یافته.

علامه گفت فراموشم شد، گویا دزد کفش آن حضرت، مالک بوده. پس مالکی مذهبها به همان روش جواب دادند و علامه گفت شاید دزد کفش آن حضرت احمدبن حنبل بوده. و حنبلیها نیز بهمان طریق جواب دادند.

سپس علامه رو به سلطان کرده و گفت حالا معلوم گردید که هیچ یک از روسای مذاهب اربعه در عهد حضرت رسالت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و در زمان اصحاب وجود نداشته و اقوال و آراء ایشان فقط رای و نظر و اجتهاد خودشان است. اما فرقه شیعه تابع حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام می‌باشند که وصی و برادر آن حضرت بود. و بعد به اصل مطلب که همان قضیه طلاق زن سلطان بود پرداخت و پرسید آیا این طلاق با حضور عدلین وقوع یافته؟ سلطان گفت در تنهایی بود. علاّمه گفت پس این طلاق باطل است و همان زن هنوز در زوجیت سلطان باقی است .

پس از آن مناظرات زیادی راجع به امور دینی بین علامه حلی و سایر علمای حاضر در مجلس درگرفت که در همه آنها علم و درایت علامه آشکار گشت و سلطان خدابنده بعد از این جریانات مذهب تشیع را قبول کرد و به اطراف بلاد فرمان داد که به نام دوازده امام خطبه خوانده و سکه زدند و اسامی مقدسه ایشان را در اطراف مساجد و مشاهد ثبت نمایند. علامه نیز کتاب «الفَین» و کتاب «منهاج الکرامة» را به نام آن پادشاه نگاشت و در نزد شاه تقرب زیاد یافت و بر قاضی بیضاوی و قاضی ایجی و محمدبن محمود آملی صاحب نفایس الفنون و دیگر مقربین دربار تفوّق جست، به حدی که شاه در سفر و حضر راضی به مفارقت وی نمی‌شد و امر کرد که برای علامه و طلابی که در درس وی حاضر می‌شدند مدرسه‌ای سیار که دارای حجره‌های کرباسی بوده ترتیب دادند و همواره با اردوی شاهی نقل و در هر منزل نصب شده و مجلس تدریس منعقد می‌شد. درآخر بعضی از کتب علامه نیز قید شده که «از تالیف آن در شهر کرمانشاه در مدرسه سیاره فراغت یافته». و از برخی تواریخ عامه نیز نقل است که از وقایع سال 707هـ . ق. اظهار و اعلان تشیع شاه خدابنده است که به اضلال ابن مطهر شعار تشیع را اعلان و انتشار داده است.

عید مبعث پیامبر ختمی مرتبت محمّد مصطفی (ص) مبارک

فتنه را بشناسیم

قالَ أَميرُ المُؤْمِنينَ علیه السّلام:


«كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَب».

هنگام بروز فتنه چون (بچّه) شتر دو ساله باش كه نه پشتى دارد تا سوارش شوند و نه پستانى تا شيرش دوشند.

حكم أمير المؤمنين عليه السّلام؛ نهج البلاغه، ص: 469


این جمله از حضرت مولا به نظر میرسد بسیار مناسب برای این ایام است. روزهایی که به خاطر برگزاری اننخابات، جوّ جامعه متشنج شده است. باید درس بگیریم.

امام عصر (عج) حافظ ایران است.

در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیسی و روس که حملات و هجوم ها به ملت شیعه اوج گرفته بود ، مرحوم آیت الله العظمی نائینی (ره) خیلی پریشان بودند و نگران از اینکه این وضع به کجا خوهد انجامید نکند که این کشور محب و دوستدار امام زمان (عج) از بین برود و سقوط کند.

در همین زمانها شبی به امام عصر (عج) متوسل میشوند و در حال گریه و ناراحتی به خواب میروند و خواب میبینند:

دیواری است به شکل نقشه ایران و این دیوار شکست برداشته و خم شده و در حال افتادن است ،در زیر این دیوار یک عده زن و بچه نشسته اند و دیوار دارد روی سر اینها خراب میشود.

مرحوم نائینی وقتی این صحنه را میبینند به قدری ناراحت میشوند که فریاد میزنند و میگویند:که خدایا این وضع به کجا خواهد انجامید.در این حال میبینند که حضرت ولی عصر (عج) تشریف آوردند و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده و در حال افتادن بود گرفتند و آن را بلند کردند و دو مرتبه سر جایش قرار دادند.

و بعد فرمودند: «اینجا شیعه خانه ماست میشکند ،خم میشود خطر هست. ولی ما نمیگذاریم سقوط کند ما نگهش میداریم».

 

واقعا در بالا و پایین روزگار در سالهای مختلف، انسان نشانه های وجود این مطلب را مشاهده می کند.

قربان امام زمانمان مهدی فاطمه (عج) که همواره نگهدار ماست. ولی ما به یاد او نیستیم.

چگونگی ورود حضرت فاطمه علیهاالسلام به محشر

در احادیث معتبر از طریق شیعه و سنی آمده است كه در روز رستاخیر حضرت فاطمه علیهاالسّلام را به ناقه‏اى از ناقه‏هاى بهشتى سوار مى‏كنند و ملائكه اطراف او را مى‏گیرند، جبرئیل از طرف راست، میكائیل از طرف چپ، امیرالمؤمنین پیشاپیش، امام حسن و امام حسین نیز از پشت سر، ایشان را همراهى مى‏كنند، و با تمام عظمت و جلالت وى را به محشر مى‏آورند، تا جایى كه خلایق از دیدن ایشان سرهاى خود را پایین می‎اندازند و چشم‎هایشان را می‎بندند، تا فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله عبور كند.

مردم محشر با شنیدن این پیام كه از سوى عرش خدا صادر مى‏گردد، همگى سرهاى خود را پایین مى‏اندازند و چشم‎هایشان را مى‏بندند و فاطمه علیهاالسلام از روى پل صراط عبور مى‏كند و در كنار بهشت قرار مى‏گیرد. سپس با عزت و احترام بى‏نظیر هفتاد هزار فرشته تسبیح گویان حضرت را وارد محشر مى‏كنند و به همین تعداد حوریان بهشتى به استقبالش مى‏آیند... .

(یا مَعشرَ الخَلائق! نكسوا رُئوسِكُم و غَضُّوا اَبصارَكُم حَتى تَمُّر فاطمه علیهاالسلام بِنتَ مُحمد عَلى الصِراطِ، فَتَمُر مَع سَبعین الف جاریه مِن الحُور العَین... .)

آرى در روز قیامت نیز همه‏ چشم‎ها لیاقت دیدن فاطمه علیهاالسلام را نخواهند داشت، فقط آنان كه در این دنیا امتحان پس داده و لیاقت شیعه بودن را كسب كرده‏اند، مدال افتخار آن روز را از دست فاطمه علیهاالسلام دریافت مى‏دارند.

 

- كنزالعمال، ج 12، ص 105.

- فرائدالسمطین، ج 2، ص 49، ش 380 و ص 64، ش 387.

- سفینة البحار، ج 2، ص 375.

- شرح نهج البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج 9، ص 193.

- بحارالانوار، ج 43، ص 53.

قولي به امام زمان(عج) بدهيم

ابوبصير از اصحاب امام صادق(عليه‌السلام) تعريف مي‌كند كه: همسايه‌اي داشتم كه از همكاران سلطان ظالم و ستمكار بود و ثروت زيادي از كنار اين سلطان به دست آورده بود، و كنيزان و غلاماني داشت و هر شب مجلسي از عيّاشان تشكيل مي‌داد و به لهو و لعب و عيش و طرب مي‌گذرانيد و چند كنيز آوازه‌خوان و مطرب داشت كه مي‌خواندند و شراب مي‌دادند و مي‌خوردند. چون اين فرد همسايه من بود هميشه صداي آن منكرات از خانه او به گوش ما مي‌رسيد و ما را ناراحت مي‌كرد.

چندين بار به او گوشزد كردم كه صداي ساز و آوازت، موجب اذيت و آزار من و خانواده‌ام مي‌شود؛ ولي متاسفانه توجه نمي‌كرد، و اصرار و تكرار من به جايي نمي‌رسيد؛ تا يك روز گفت: من مردي مبتلايم و اسير شيطان شده‌ام اما تو گرفتار شيطان و هواي نفس نيستي. اگر وضع مرا به صاحب خود آقا حضرت صادق(عليه‌السلام) بگويي شايد حضرت دعايي كرده و خداوند مرا از پيروي نفس نجات دهد.

ابوبصير مي‌گويد: سخن آن مرد بر دلم نشست. وقتي خدمت امام صادق(عليه‌السلام) رسيدم؛ داستان همسايه‌ام را به آن حضرت عرض كردم. حضرت فرمود: وقتي كه به كوفه برگشتي او به ديدن تو خواهد آمد، به او بگو جعفر بن محمد(عليهماالسلام) مي‌گويد اگر كارهاي زشت و ناپسندت را ترك كني؛ من برايت بهشت را ضمانت مي‌كنم.

وقتي به كوفه برگشتم مردم به ديدنم آمدند آن همسايه‌ام نيز با آنها بود، وقتي مهمان‌ها رفتند و اطاق خلوت شد؛ گفتم وضع تو را براي امام صادق(عليه‌السلام) شرح دادم حضرت فرمود: سلام مرا به او برسان و بگو آن اعمال زشتت را ترك كن تا من برايت بهشت را ضمانت كنم.

آن مرد تا اين سخن را شنيد گريه‌اش گرفت. گفت تو را به خدا آقا امام صادق(عليه‌السلام) اين حرف را به تو زد. گفتم به خدا قسم حضرت اينگونه فرمودند. گفت: براي من همين بس است و از منزلم خارج شد.

پس از چند روز كه گذشت فردي را به دنبال من فرستاد، وقتي نزد او رفتم ديدم پشت در ايستاده و برهنه است گفت: هر چه مال داشتم در محلش صرف كردم و چيزي باقي نگذاشتم، براي اين است كه بدون لباس مانده‌ام. من سريع به دوستان مراجعه نموده و مقداري لباس كه او را تامين كند تهيه كرده، و برايش آوردم.

بعد از چند روز پيغام داد مريض شده‌ام بيا تو را ببينم. در مدت بيماري‌اش مرتب از او خبر مي‌گرفتم و با داروهايي به معالجه‌اش مشغول بودم. بالاخره يك روز به حال احتضار رسيد. در كنار بسترش نشسته بودم و او در حال مرگ بود. در آن حال بيهوش شد؛ وقتي بهوش آمد در حالي كه لبخند مي‌زد گفت:

اي ابابصير صاحبت امام صادق(عليه‌السلام) به وعده خود وفا كرد، اين را گفت و ديده از جهان بست.

در همان سال وقتي به حج رفتم در مدينه خدمت امام صادق(عليه‌السلام) رسيدم، در منزل اجازه ورود خواستم، همين كه وارد منزل شدم هنوز يك پايم در خارج منزل بود كه حضرت فرمود: اي ابابصير ديدي ما به وعده خود نسبت به همسايه‌ات وفا كرديم؟!

اي دوست عزيز؛ حاضريد كه امروز به امام عصرمان،‌ مهدي فاطمه(عليهماالسلام) قولي بدهيم؟

قول بدهيم كه دست از گناهامون برداريم تا امام زمان(عج)، رضايت خدا، خود و در نهايت بهشت را برايمان تضمين كند.

و چه چيز بالاتر از اين كه خدا و امام زمان(عج) از ما راضي باشد؟

چه چيز لذت بخش‌تر از اين است كه امام زمان(عج) به گونه‌اي به ما خبر دهند كه از شما راضي هستم؟

راهش واضح و روشن است و امام صادق(عليه‌السلام) به ما آموزش داده‌اند. بياييم و از امروز قول دهيم كه اعمال ناپسند را ترك كنيم. براي راحت انجام شدن اين كار، مي‌توانيم تمرين كنيم و گناهان را يك به يك كنار بگذاريم و از خود امام زمان(عج) مدد جوييم. يقين داشته باشيم كه اگر با اخلاص درخواست كنيم، حتما كمكمان مي‌كنند. 
برگرفته از بحارالانوار، ج 11 .
سايت تبيان

فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام

امام صادق(ع) به صفوان می فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او مشکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد." (بحارالانوار-جلد 98-ص 300)

در روایت دیگر می خوانیم: اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد. (بحارالانوار-جلد 101 –ص 18)

در احادیث دیگر از معصومین تأکید بر زیارت امام حسین(ع) کرده اند که نمونه ای از آنها ذکر می گردد:

- زیارت امام حسین(ع) مثل زیارت خدا در عرش اوست.
- زیارت امام حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ایشان داشته باشد، واجب است. (بحارالانوار-جلد 101 –ص 69)
- کسی که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند. (بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
- اگرکسی بدون عذر موجه امام حسین(ع) را زیارت نکند، از اهل آتش خواهد بود. (بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
- کسی که امام حسین(ع) را زیارت نکند شیعه اهل بیت نیست. (بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

واقعا زیبا کشید

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش بهرم بکش تصویر مردان خدا

در بیابان تک درختی یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن

عکس یک خنجر ز پشت سر ، پی مولا کشید


گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش

عکس حیدر را کنار حضرت زهرا کشید


گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن

در بیابان بلا تصویر یک سقا کشید


گفتمش از غربت و مظلومی و محنت بکش

فکر کرد و چار قبر خاکی از طاها کشید


گفتمش ایثار و رنج و صبر و ایمان را بکش

گریه کرد ، آهی کشید و زینب کبری کشید


گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق؟

عکس مهدی را کشید و واقعاً زیبا کشید


گفتمش تصویر کن تصویری از روی حسین

گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید

محرم آمد 1430 قمری

رمضان آمد

کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که همسفره تو لحظه افطار شوم

حاضرجوابی سیّد شرف الدین!

مرحوم آیت الله سیّد شرف الدین (صاحب کتاب ارزشمند المراجعات) در عصر حکومت «ملک عبد العزیز» برای زیارت خانه خدا به مکه رفت. در عید قربان کنار سایر علما به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند. او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید دست شاه را گرفت و هدیه ای به او داد، و آن هدیه یک کتاب قرآن دارای جلدی پوستین بود.
شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.
 
سیّد شرف الدین ناگهان گفت: «ای پادشاه ! چرا این جلد را می‌بوسی و به آن تعظیم می‌کنی با اینکه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟»
 
شاه گفت غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد.
 
آقای شرف الدین، بی درنگ فرمود : احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر(ص) را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن هیچ کاری نمی‌تواند بکند ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهن‌ها و چوب‌ها قرار دارد. ما می خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم و احترام کنیم، همان گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز می‌خواستی قرآن را تعظیم کنی که در درون آن پوست قرار دارد.
 
حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند، در این هنگام ملک عبد العزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسول الله(ص) تبرک بجویند، ولی ولیعهد او که بعد از اوآمد، از قانون گذشته‌شان برگشت.
 
منبع خبر: ماهنامه موعود شماره 89

چگونه يك حديث، اينشتن را شگفت‌زده كرد؟

«آلبرت اینشتین» فيزيكدان بزرگ معاصر، در آخرين رساله‌ علمی خود با عنوان "دی ارکلارونگ Die Erklarung - به معنای بیانیه" که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کامل‌ترین ومعقول‌ترین دین دانسته است.

این رساله در حقیقت همان نامه‌نگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از كتاب‌های شريف نهج البلاغه و بحارالانوار  تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی‌شود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیده‌اند.

يكی از اين حديث‌ها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می‌خورد و آن ظرف واژگون می‌شود. اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز می‌گردند مشاهده می‌کنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است». اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می‌نویسد. اینشتین همچنین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات می‌کند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" می‌داند:

E = M.C2 >> M = E :C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره می‌تواند عینا" به تبدیل به ماده و زنده شود.

اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ"حسابی عزیز" یاد کرده است.

اصل نسخه این رساله اکنون به لحاظ مسايل امنیتی به صندوق امانات سری لندن (بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی) سپرده شده و نگهداری می‌شود.

این رساله را پروفسورابراهیم مهدوی (مقیم لندن) ، با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل‌سازی "بنز" و به بهای  3000000دلار از یک عتیقه‌فروش یهودی خريداری كرد.

دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط‌ شناسی رایانه‌ای چک شده و تأیید گشته است.

برگرفته از:  http://www.ghadir.ca/index.php?option=com_content&task=view&id=172&Itemid=83

بهار آمد

سرخوش آن عیدی که آن بانی نور
از کنار کعبه بنماید ظهور
قلب ها را مهر هم عهدی زند
از حرم بانگ انا المهدی زند
 
 
یا صاحب الزمان! بهار بی وجود تو بهار نیست.

سالگرد تخریب حرمین امامین عسکریین تسلیت باد.

 يا رب مددي که خصم در خانه شده
بگذشت دو سال و قصه افسانه شده
وان گنبد برتر از دو صد مسجد قدس
از کيد بني اميه ويرانه شده
 
فرارسيدن دومين سالروز هتک حرمت حرم مطهر امامين عسکريين تسليت باد.

یا ابا عبدالله

یا ابا عبدالله
کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم
آه از سینه کشم وز المت گریه کنم
گر دل سوخته ای لطف به من کرده خدای
بهر آن است که سوزم ز غمت گریه کنم
گاه از ماتم تو بر سر و بر سینه زنم
گاه بنشینم و زیر علمت گریه کنم
به غبار حرم کرب و بلایت سوگند
دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم

گریه بر ابا عبدالله الحسین علیه السلام

 
 
یکی از روایاتی که در زمینه ثواب گریه بر حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) نقل شده است روایت ریّان بن شبیب از حضرت ثامن الائمه امام رضا (ع)است، که به این شرح می باشد:
 
روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسیدم فرمود: ای پسر شبیب، روزه داری؟ عرض کردم نه. پس امام گفت: بدرستیکه این روز، روزی است که زکریّا پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا فرزند پاکیزه ای به من عطا کن که تو شنونده دعایی.
 
پس خدا دعایش را اجابت فرمود و به امر پروردگار فرشته ها زکریّا را که در محراب عبادت ایستاده بود مخاطب قرار داده و گفتند که خدا ترا مژده می دهد به یحیی.
 
پس کسی که روزه بدارد این روز و سپس دعا کند خدا دعایش را مستجاب می فرماید چنانکه دعای زکریّا (ع) را مستجاب فرمود.
 
سپس فرمود: پسر شبیب. بدرستیکه محرم ماهی است که اعراب جاهلیّت بخاطر احترامش ظلم و ستم و کشت و کشتار را در آن ماه حرام کرده بودند و این امّت با اینکه به حرمت این ماه آشنایی داشت معهذا احترام پیامبر خود را رعایت نکرد و در این ماه فرزندان پیامبر خود را کشتند و زنانشان را اسیر نمودند و اموالشان را غارت کردند پس خدا هرگز آنها را نیامرزد.
 
پسر شبیب، اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی پس برای حسین بن علی بن ابیطالب (ع) گریه کن که او را ذبح کردند همانطور که گوسفند را ذبح می کنند و از اهلبیت او هم هیجده نفر را با او به شهادت رساندند که در روی زمین مثل و مانند نداشتند، و به تحقیق هفت آسمان و زمین برای شهادت آن حضرت گریه کردند، و چهار هزار فرشته برای یاری او از آسمان فرود آمدند، امّا وقتی رسیدند که حسین (ع) کشته شده بود لذا این فرشتگان پریشان مو و گرد آلود اطراف قبر حسین معتکفند تا قائم ما قیام کند آنگاه او را یاری خواهند کرد و شعار آنها یا لثارات الحسین است (ای انتقام گیرندگان خون حسین).
 
پسر شبیب، پدرم برایم حدیث فرمود از پدرش، از جدّش که وقتی جدّم حسین به شهادت رسید از آسمان خون و خاک سرخ بارید.
 
پسر شبیب، اگر برای حسین چنان گریه کنی که اشکهایت بر گونه هایت جاری شود خداوند همه ی گناهان کوچک و بزرگ ترا می آمرزد؛ اندک باشد یا بسیار.
 
پسر شبییب، اگر ترا خوشحال می کند که به هنگام ملاقات با خدا گناهی نداشته باشی پس حسین علیه السلام را زیارت کن، پسر شبیب، اگر می خواهی در غرفه های بهشتی با پیامبر اکرم (ص) باشی بر قاتلان حسین لعنت فرست.
 
پسر شبیب، اگر می خواهی ثواب شهدای کربلا نصیبت شود هنگامی که یاد شهدای کربلا را می کنی بگو: کاش من هم با آنها بودم و از فوز و سعادت بزرگ بهره مند می شدم.
 
پسر شبیب اگر می خواهی که در بهشت با ما باشی در بالاترین درجه ها و مرتبه ها پس به حزن و اندوه ما محزون و اندوهناک باش و به خوشحالی و شادی ما شاد و خوشحال، و ولایت و دوستی ما را بپذیر، که اگر مردی سنگی را دوست خود گیرد و به او تولیّ جوید خدا در روز قیامت او را با سنگ محشور فرماید.
 
منبع: بحارالانوار، ص 285 - نفس المهموم، ص 26
برگرفته از سایت: فطرت

محرم آمد

حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

النّاسُ عَبيدُ الدُّنْيا، وَ الدّينُ لَعِقٌ عَلى ألْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما درَّتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِّصوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّيّانُونَ.

ترجمه: افراد جامعه بنده و تابع دنيا هستند و مذهب، بازيچه زبانشان گرديده است و براى إمرار معاش خود، دين را محور قرار داده اند ـ و سنگ اسلام را به سينه مى زنند ـ .
پس اگر بلائى همانند خطر ـ مقام و رياست، جان، مال، فرزند و موقعيّت، ... ـ انسان را تهديد كند، خواهى ديد كه دين داران واقعى كمياب خواهند شد.


محجّة البيضاء: ج 4، ص 228، بحارالأنوار: ج 75، ص 116، ح 2.

عید غدیر مبارک باد

عید سعید قربان مبارک باد

نرم افزار قرآن و مفاتیح ویژه موبایل

من برنامه های مختلفی از قرآن و مفاتیح ویژه موبایل تا به حال دیده ام، ولی هیچکدام به اندازه این دو برنامه کامل و زیبا نبوده اند:
 
 
 
از آن جا که اين نرم افزارها به صورت java است، محدود به گوشي خاصی نمی باشد و بر روی هر گوشی که از اين زبان پشتيبانی کند قابل نصب و استفاده است.

دحو الارض؛ فرصتی برای عبادت و مغفرت

امروز «دحوالارض» است.
 
تعریف:
دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید.
 
از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود.
 
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.
 

ذوالقعده؛ ماه حرام:
ماه ذوالقعده (یا همان ذیقعده در تلفظ فارسی) اولین ماه از ماه های حرام است. ماه های حرام زمان هایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژه ای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند.
 
اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می توان برد این است که: «اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است» حتما منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد. لذا شایسته است انسان مومن در این ماه ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد.
 

مناسبت های دیگر این روز:
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آنرا دوچندان نموده اند؛ از جمله:
 
· میلاد شیخ الانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام
 
· میلاد حضرت عیسی مسیح علیه السلام
 
· خروج رسول اکرم |(ص) از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی می کردند.
 
· در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.
 

اعمال شب و روز دحو الارض:
* روزه: یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
 
در روایتی روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه‏دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است.
 
* نماز: نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده
 
و آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .
 
* دعا: خواندن این دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن
 
اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
 

روز زيارتي امام رضا عليه السلام

امروز بيست و سوم ذي القعده روز زيارتي امام رضا عليه السلام است.
توصيه شده از دور يا نزديک زيارت کنيم آن حضرت را.
رو به حرم و صحن با صفاش....
السلام عليک يا علي بن موسي الرضا

صلوات خاصّه حضرت رضا علیه السلام
 
*** بسم الله الرحمن الرحیم *** اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي عَلِيِّ بْنِ مُوسَي الرِّضَا الْمُرْتَضَي * الْاِمامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلي مَنْ فَوْقَ الْاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّري ، اَلصِّدّيقِ الشّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تامَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتره مترادفه کاَفضَل ما صلّیتَ عَلی اَحَدٍ مِن اولیائک.
 

سیری در نامه جاودانه امام صادق سلام الله علیه خطاب به شیعیان خود ---> به مناسبت شهادت ایشان

مقدمه:
اباصلت هروی روایت می کند که امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه فرمودند:
خداوند رحمت آورد بر بنده ای که امر ما را احیا می کند.
گفتم: چگونه امر شما را زنده می دارد؟
فرمودند: علوم ما را فرا گیرد، به مردم بیاموزد، چرا که مردم اگر نیکی های کلام ما را بدانند، از ما پیروی می کنند، ...
بحار الانوار ج2 ص30 ح13
دردمندانه باید اقرار کنیم که از محاسن کلام انمه اطهار علیهم السلام بی خبریم و برای این بی خبری، هیچ عذر مقبولی نداریم. نعمت والای ولایت، هم چون زلال جاری حیات بخش به ما روی آورده، در حالی که ما، تشنه لبان، ظرف ها در دست در پی آب، به این سو و آن سو در حرکت هستیم.
درمان این درد کهنه را از روزی باید آغاز کنیم. چرا امروز، آن روز نباشد؟
 
این نامه مفصل را، محدث بزرگوار شیعه، مرحوم ثقه الاسلام کلینی قدس الله سره به عنوان اولین حدیث از کتاب نفیس روضه کافی، روایت کرده است.
این نامه مفصل ، حقایقی در بر دارد که همواره تازه و زنده است، تا آن ج که بسیاری از مضامین آن، گویی هم امروز و خطاب به نسل حاضر بیان شده است.
از این رو گزیده ای از مطالب این نامه راهگشا را، با تقسیم موضوعی، در 34 موضوع، به محضر عزیزان عرضه می داریم. به امید آن که در تعلم، تعلیم، یادآوری و عمل به این حدیث شریف، اهتمام بیشتر به کار بندیم.
ادامه نوشته

روايتي بر سرودن شعر علي اي هماي رحمت

آيت الله العظمي مرعشي نجفي بارها مي فرمودند شبي توسلي پيدا کردم تا يکي از اولياي خدا را در خواب ببينم . آن شب در عالم خواب , ديدم که در زاويه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا اميرالمومنين (عليه السلام) با جمعي حضور دارند .
حضرت فرمودند : شاعران اهل بيت را بياوريد . ديدم چند تن از شاعران عرب را آوردند . فرمودند : شاعران فارسي زبان را نيز بياوريد . آن گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسي زبان آمدند .
 
فرمودند : شهريار ما کجاست ؟ شهريار آمد . حضرت خطاب به شهريار فرمودند : شعرت را بخوان ! شهريار اين شعر را خواند :
 
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چونای هر دم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
 
آيت الله العظمي مرعشي نجفي فرمودند : وقتي شعر شهريار تمام شد از خواب بيدار شدم چون من شهريار را نديده بودم , فرداي آن روز پرسيدم که شهريار شاعر کيست ؟
گفتند : شاعري است که در تبريز زندگي مي کند . گفتم از جانب من او را دعوت کنيد که به قم نزد من بيايد . چند روز بعد شهريار آمد . ديدم همان کسي است که من او را در خواب در حضور حضرت امير (عليه السلام) ديده ام. از او پرسيدم : اين شعر «علي اي هماي رحمت» را کي ساخته اي ؟ شهريار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر داريد که من اين شعر را ساخته ام ؟ چون من نه اين شعر را به کسي داده ام و نه درباره آن با کسي صحبت کرده ام .
مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي به شهريار مي فرمايند : چند شب قبل من خواب ديدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) تشريف دارند . حضرت , شاعران اهل بيت را احضار فرمودند : ابتدا شاعران عرب آمدند . سپس فرمودند : شاعران فارسي زبان را بگوييد بيايند . آنها نيز آمدند . بعد فرمودند شهريار ما کجاست ؟ شهريار را بياوريد ! و شما هم آمديد . آن گاه حضرت فرمودند : شهريار شعرت را بخوان ! و شما شعري که مطلع آن را به ياد دارم خوانديد . شهريار فوق العاده منقلب مي شود و مي گويد : من فلان شب اين شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم . تا کنون کسي را در جريان سرودن اين شعر قرار نداده ام .
آيت الله مرعشي نجفي فرمودند : وقتي شهريار تاريخ و ساعت سرودن شعر را گفت , معلوم شد مقارن ساعتي که شهريار آخرين مصرع شعر خود را تمام کرده , من آن خواب را ديده ام .
ايشان چندين بار به دنبال نقل اين خواب فرمودند : يقينا در سرودن اين غزل , به شهريار الهام شده که توانسته است چنين غزلي به اين مضامين عالي بسرايد . البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است و خوشا به حال شهريار که مورد توجه و عنايت جدش قرار گرفته است .
 

مصاحبه استثنایی با یک استاد وهابی شیعه شده

با سلام
 
روز ۳شنبه ۱۰/۷/۸۶ یعنی شب شهادت مولای متقیان علیه السلام قبل از افطار کانال ۳ تلویزیون در برنامه ماه عسل مصاحبه ای انجام داد با دکتر عصام عماد وهابی شیعه شده که در نوع خود بسیار بی نظیر و حیرت آور بود. من که واقعا لذت بردم و از این که صدا و سیما هنوز گاهی چنین برنامه هایی پخش میکند خوشحالم. آخه میدونید این آقای دکتر یه فرد عامی نبوده، استاد دانشگاه بوده و امام جماعت مسجد و ....
وقتی این آقای دکتر که واقعا خداوند حفظش کنه، اینطور در مورد حقانیت حضرت علی علیه السلام و تاریخ حیات پیغمبر صلی الله علیه و آله صحبت میکرد، واقعا برایم مشهود بود این آیه قرآن که هدایت نزد پروردگار است و از اینکه خود را محب حضرت علی علیه السلام میدانم (شیعه که چه عرض کنم) به خود میبالیدم.
در هر صورت به همه توصیه میکنم این برنامه را که لینک آن در زیر قرار داده شده، ببینند. البته اگر بتوانند چون یه مقدار سخت است.
 

شهادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام تسلیت باد

قربان مظلومیتت علی جان
که تو پس از این همه سال هنوز هم مظلومی و دشمنانت بسیارند.
 

Chat با خداوند

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم
گفتی: فانی قریب
     .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم... كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
     .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::. 
 
گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
     .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.
گفتم: با این همه گناه... آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
     .:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
     .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
     .:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
     .:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.
گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! ...  توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
     .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی: الیس الله بكاف عبده
     .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.::
ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

عکسهای زیبا پیرامون نام امام عصر (عج)

تصاویر و Screen Saver های بسیار زیبا پیرامون نیمه شعبان را میتوانید از آدرس زیر در سایت تبیان دانلود کنید:
تصاویر:
 
Screen Saver:

یابن الحسن بیا

 
یا صاحب الزمان
۵ روز مانده تا روز میلاد شما
چه خوش است جشن میلاد هفته بعد با حضور خود شما

سوم شعبان میلاد حضرت اباعبدالله علیه السلام مبارک

ای یوسف زهرا بیا

یا رب آن آهوی مُشکین به ختن باز رسان
و آن سهی سرو خرامان به چمن باز رسان
 
دل آزرده ی ما را به نسیمی بنواز
 یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رسان
 
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو روند
یار مه روی مرا نیز به من باز رسان
 
دیده ها در طلب لعل یمانی خون شد
یا رب آن کوکب رخشان به یمن باز رسان
 
برو ای طائر میمون همایون آثار       
 پیش عنقا سخن زاغ و زغن باز رسان
 
سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات
بشنو ای پیک خبر گیر و سخن باز رسان
 
 
یا صاحب الزمان
میلادتان نزدیک است. خوشحالیم ولی کاش خودتان هم در این میلاد حضور داشته باشید.

فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه

زیباترین شعری که من در مورد حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها- شنیده ام این است:
 
دختر فکر بکر من غنچه لب چو وا کند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطی‌شوخ‌طبع من‌چونکه شکر‌شکن‌شود
کام زمانه را پر از شکّر جان فزا کند
بلبل نطق من ز یک نغمه عاشقانه‌ ای
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
خامه مشک سای من گر بنگارد این رقم
صفحه روزگار را مملکت ختا کند
مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهی
دائره وجود را جنّت دلگشا کند
شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد
شاهد معنی من ار جلوه دلربا کند
نظم برد بدین نسق از دم عیسوی سبق
خاصه دمی که از مسیحا نفسی ثنا کند
وهم، به اوج قدس ناموس اله کی رسد؟
فهم، که نعت بانوی خلوت کبریا کند؟
ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثنای حضرت سیده نسا کند
فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل ار نظاره در مبدأ و منتهی کند
صورت شاهد ازل معنی حسن لم یزل
وهم، چگونه وصف آینه حق نما کند؟
مطلع نور ایزدی مبدأ فیض سرمدی
جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند
بسمله صحیفه فضل و کمال و معرفت
بلکه گهی تجلی از نقطه تحت با کند
دائره شهود را نقطه ملتقی بود
بلکه سزد که دعوی لو کشف الغطا کند
حامل سرّ مستمرّ حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ما سوی کند
عین معارف و حِکم بحر مکارم و کَرم
گاه سخا محیط را قطره بی بها کند
لیله قدر اولیا نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق علا کند
بضعه سید بشر ، امّ ائمه غُرر
کیست جز او که همسری با شه لافتی کند
وحی و نبوتش نسب جود و فتوتش حسب
قصه‌ای از مروتش سوره «هل اتی» کند
دامن کبریای او دسترس خیال نی
پایه قدر او بسی پایه بزیر پا کند
لوح قدر به دست او کِلک قضا بشست او
تا که مشیّت الهیّه چه اقتضا کند
در جبروت حکمران در ملکوت قهرمان
در نشآت کن فکن حکم بما تشا کند
عصمت او حجاب او عفت او نقاب او
سرّ قِدم حدیث از آن سر و از آن حیا کند
نفحه قدس بوی او جذبه انس خوی او
منطق او خبر ز «لاینطق عن هوی» کند
قبله خلق روی او کعبه عشق کوی او
چشم امید سوی او تا به که اعتنا کند
بهر کنیزیش بود زهره کمینه مشتری
چشمه خور شود اگر چشم سوی سُها کند
«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو
زانکه مس وجود را فضه او طلا کند.
 
شعر از : علامه محمدحسین كمپانی (مفتقر)

میلاد حضرت زهرا (س) مبارک باد

آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)

بخشی از خطبه فدک به مناسبت فاطمیه

 
بر روی عکس کلیک کنید.

یا فاطمه الزهرا

 
حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مديون عطر ياس بود
اي که بستي ره به زهرا در ميان کوچه ها
 
گردنت را مي شکست آنجا اگر عباس بود

سایت نجوای دل

یه سایت جالب راه انداخته ام برای در اختیار عموم گذاشتن بعضی فایلهای صوتی مورد علاقه ام.
 
جالبه
 
حتما ببینید:
 
نجوای دل

غدیر خم مبارک

فونت قرآن در برنامه ورد

یه برنامه جالب:
 
با نصب این برنامه که حدود ۱ مگابایت است، شما میتوانید در برنامه Microsoft Word آیات قرآن را با خط مشهور عثمان طه داشته باشید.
 
به همه توصیه میکنم نصب کنند:
 

دعای افتتاح

ماه رمضان ماه دعای افتتاح است.
لینک زیر صوت دعای افتتاح با صدای جناب آقای ابراهیمی مجد است.
 
 
 
ترجیحا با یک نرم افزار Download Accelerator دانلود شود. چون 17 مگ است.

اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین (ع)

این روزها گفته شده که بیش از هر ذکری ذکر زیر رو تکرار کنید:
 
«اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین (ع)»

میلاد سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد

 

عصر جمعه

سلام
 
امروز جمعه بود. روز متعلق به آقا امام زمان (عج)
باز آقامون نیومد.
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
تمام طول هفته ام، در انتظار جمعه ام
هزار جمعه آمد و غروب شد نیامدی
 
چند هفته پیش یه SMS برام اومده بود، خیلی حال کردم. نوشته بود:
 
یه روزی بر صفحه ای از تقویم ها خواهند نوشت:
تعطیل - روز ظهور امام عصر (ع)
 
 
برای نزدیک شدن آن روز دعا کنیم...
 
 

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله

زیارت ماهواره ای حرم امام حسین علیه السلام و حرم حضرت عباس علیه السلام (بین الحرمین)
 
برای نمایش بزرگتر تصویر بر روی آن کلیک نمایید.

تلاش مورچه برای رسيدن به معشوق!

امروز در یکی از سایتها مطلبی مفید خواندم:
 
نكته مهمی كه جناب شيخ رجبعلي خياط بر آن تأكيد داشت: آمادگی و آراستگی شخص منتظر بود، هر چند عمرش برای درك زمان حضور آن بزرگوار كافی نباشد. و در اين باره حكايتی از حضرت داود (ع) نقل می‌كرد:
« آن حضرت در حال عبور از بيابانی مورچه ای را ديد كه مرتب كارش اين است كه از تپه ای خاك بر می‌دارد و به جای ديگری می‌ريزد، از خداوند خواست كه از راز اين كار آگاه شود ...، مورچه به سخن آمد كه: معشوقی دارم كه شرط وصل خود را آوردن تمام خاكهای آن تپه در اين محل قرار داده‌ است!
حضرت فرمود: با اين جثه كوچك، تو تا كی می‌توانی خاكهای اين تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل كنی، و آيا عمر تو كفايت خواهدكرد؟!
مورچه گفت: همه اينها را می‌دانم، ولی خوشم اگر در راه اين كار بميرم به عشق محبوبم مرده‌ام!
در اينجا حضرت داود (ع) منقلب شد و فهميد اين جريان درسی است برای او. »
جناب شیخ همیشه اصرار داشت که: « با همه وجود در انتظار ولی عصر(عج) باش و حال انتظار را با مشیت حق همراه کن ».

کلیپ مرحوم آغاسی که حال خاصی داره

یک کلیپ خیلی زیبا در مورد آقا امام زمان (عج) که معنویت خاصی داره.
البته من کاری به شخصیت مرحوم آغاسی ندارم ولی الحق که این شعر رو خیلی باحال خونده.
به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ادامه نوشته