تجربه توهم

براي تجربه كردن توهم آماده شويد:
1. روي لينك زير كليك كنيد.
2. سپس روي عبارت
 "click me to get trippy"
 كليك كنيد.
3. به مركز صفحه نمايش به مدت 30 ثانيه خيره شويد. آنگاه .....
4. به دستي كه با آن موس را نگه داشته ايد نگاه كنيد بدون آنكه دست خود را حركت دهيد ......

http://www.neave.com/strobe

عزرائیل این بار دلش میسوزد!!!

روزى رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلّم - نشسته بود، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد پیامبر - صلّى الله علیه و آله - از او پرسید:

«اى برادر! چندین هزار سال است كه تو مأمور قبض روح انسانها هستى، آیا در هنگام جان كندن آنها دلت براى كسى رحم آمد؟»

عزرائیل گفت: در این مدت دلم براى دو نفر سوخت:

1. روزى دریا طوفانى شد و امواج سهمگین دریا یك كشتى را در هم شكست، همه سرنشینان كشتى غرق شدند، تنها یك زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته كشتى شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیرهاى افكند،

در این میان فرزند پسرى از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض كنم، دلم به حال آن پسر سوخت.

 

2. هنگامى كه شدّاد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بىنظیر خود پرداخت، و همه توان و امكانات ثروت خود را در ساختن آن صرف كرد، و خروارها طلا و گوهرهاى دیگر براى ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تكمیل شد[2]

وقتى كه خواست از آن دیدار كند، همین كه خواست از اسب پیاده شود و پاى راست از ركاب بر زمین نهاد، هنوز پاى چپش بر ركاب بود كه فرمان از سوى خدا آمد كه جان او را قبض كنم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و ركاب اسب گیر كرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو كه او عمرى را به امید دیدار بهشتى كه ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود، اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر - صلّى الله علیه و آله - رسید و گفت: «اى محمد! خدایت سلام مىرساند و مىفرماید: به عظمت و جلالم سوگند كه آن كودك همان شدّاد بن عاد بود، او را از دریاى بیكران به لطف خود گرفتیم، بىمادر تربیت كردیم و به پادشاهى رساندیم، در عین حال كفران نعمت كرد، و خودبینى و تكبر نمود، و پرچم مخالفت با ما برافراشت، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند كه ما به كافران مهلت مىدهیم ولى آنها را رها نمىكنیم، چنان كه در قرآن مىفرماید:

«إِنَّما نُمْلِى لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ؛ ما به آنها مهلت مىدهیم تنها براى این كه بر گناهان خود بیفزایند، و براى آنها عذاب خوار كنندهاى آماده شده است.»[3]

------------------------------

[2] اوصاف این بهشت بسیار پر زرق و برق در شهر اِرَم، در كتاب مجمع البیان، ج 10، ص 486 و 487 آمده است.

[3] آل عمران، آیه 178


منبع: جوامع الحكایات / محمد عوفى

خاطره ای از علامه جعفری

خاطره ای از علامه جعفری:

ما افتخار داشتيم چند سال در همسايگي استاد جعفری واقع در فلكه دوم صادقيه ، بلوار آيت الله كاشاني سكونت داشته باشيم . در همسايگي ما و ایشان، پيرمردي آهنگر وجود داشت كه در منزل خود كار مي كرد.

من در يك روز گرم تابستاني ـ حدود ساعت 5 بعد از ظهرـ با هماهنگي قبلي براي طرح موضوعي به خدمت او رسيدم . ايشان طبق معمول در كتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. در حين طرح سؤالم ، صداي پتك همسايه كه به آهنگري مشغول بود، به گوش مي رسيد. به ایشان عرض كردم : اگر صداي پتك و چكش اين شخص مزاحم كار شماست ، من مي توانم بروم و به ايشان تذكر بدهم تا حال شما را مراعات كند.

وی در جواب اين سخن من گفت: نه ، مبادا به او چيزي بگوييد. چون من وقتي در كتابخانه ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگي مي كنم ، صداي پُتك و چكش اين پيرمرد، نهيب مي زند و به من قدرت مي دهد، و با خود مي گويم : آن پيرمرد در مقابل كوره گرم آهنگري چكش مي زند و خسته نمي شود، اما تو كه نشسته اي و مطالعه مي كني و مي نويسي ، خسته شده اي؟ بنابراين ، صداي كار اين پيرمرد نه تنها مايه اذيت نيست ، بلكه با شنيدن صداي چكش او، قدرت مجدّد مي گيرم و دوباره مشغول مطالعه يا نوشتن مي شوم .

منبع: http://www.ostad-jafari.com

فرهنگ کار تیمی

خیلی خلاصه در خصوص فرهنگ کار تیمی:

بازی بهترین آموزشه...

در مهد کودک های ایران 9 صندلی میگذارند و به 10 بچه میگویند هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره "گرگه"  باید سر بذاره و ... ادامه بازی ...

اما در مهد کودک های ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین ... لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که  كل تيم  10 نفره روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه...

برگ درخت

گر درختي از خزان بي برگ شد
يا کرخت از صورت سرماي سخت

هست اميدي که ابر فرودين
برگها روياندش از فرّ بخت

بر درخت زنده بي برگي چه غم؟
واي بر احوال برگ بي درخت!

قیمت یک روز بارانی

یک متن زیبا. بخوانید:

یه بعد از ظهر دلنشین آفتابی رو چند می‌خری؟

قیمت یك روزبارانی چنده؟

حاضری برای بو كردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه تراول بدی؟

پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده؟

اگه نصف روز هم بنشینی به نیلوفر سوسنی رنگی كه كنار جاده دراومده نگاه كنی بوته‌اش ازت پول بلیت نمی‌گیره.

چرا وقتی رعد وبرق می‌زنه از زیر درخت فرار می‌كنی؟

می‌ترسی برق بگیردت، نه، اون می‌خواد ابهتش رو نشونت بده. آخه بعضی وقتا یادمون میره چرا بارون میآد.

این جوری می‌خواد بگه كه منم هستم.

هیچ وقت شده بگی دستت درد نكنه؟ شده از خودت بپرسی چرا تموم وجودش رو روی سرما گریه می‌كنه؟

هیچ وقت شده از خورشید بپرسی كه وقتی ذره ذره وجودش رو انر‍ژی می‌كنه و به موجودات می‌بخشه ماهانه چقدر می‌گیره؟

چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته میشه؟ بابت این كارش حقوق می‌گیره؟

تا حالا شده به خاطر این كه زیر یه درخت بنشینی وبه آواز بلبل گوش كنی پول بلیت بدی؟

قشنگ‌ترین سمفونی طبیعت رو می‌تونی یه شب مهتابی كنار رودخونه گوش كنی.

چقدر باید بابت بودنم پرداخت كنم؟

تو كه قیمت همه چیز رو با پول می‌سنجی اگه یه روز یكی از دارایی‌ها رو كه داری ازت بگیرن زمین و زمان رو به بد و بیراه می‌گیری.

پشت قباله‌ات كه ننوشتن. اینا همه لطفه، اگه صاحبش بخواد می‌تونه همه رو آنی ازت پس بگیره!

اگه روزی فهمیدی قیمت یه لیتر بارون چنده؟

قیمت یه ساعت روشنایی خورشید چنده؟

چقدر باید بابت مكالمه روزانمون به خدا پول بدیم؟ و .....

اون وقت می‌فهمی که زندگی یعنی چی؟

قدرت مغز انسان

روز بخیر

این مطلب را تا آخر بخوانید و به اتفاقی که می افته کمی فکر کنید (30 ثانیه بیشتر وقت نمی گیره) لطفا به سوالات زیر به سرعت پاسخ دهید: نتیجه چیست؟
 

2+2

   

4+4


      
8+8

 

16+16




خیلی سریع عددی بین 12 تا 5 انتخاب کنید. انتخاب کردید؟




حالا برید پایین

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.  
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

عدد انتخابی شما 7 بود؟

این آزمایش توسط یکی از محققان برجسته در زمینه مطالعات ذهنی در امریکا، پرفسور "مک کین" انجام شد در این آزمایش با طرح 4 سوال اول ذهن شما شرطی شده و در هنگام انتخاب عددی بین 12 تا 5 ابتدا ذهن این دو عدد راجمع می کند یعنی 17 ولی 17 بین دو عدد12 تا 5 نیست. ذهن اتوماتیک به عدد 7 می رسد که از 5 هم بزرگتر است. این آزمایش انقلاب بزرگی در آزمایشات رفتاری ذهن نسبت به آموخته های ما از دوران کودکی و اجتماع و آنچیزی که شبانه روز از طریق رسانه ها به ما میرسد ایجاد کرده است. طبق نتیجه تحقیقات مردم وقتی ذهنشان شرطی شد از انتخاب یا تفکر در جهت دیگر می ترسند و در دراز مدت استقلال فکری هر کس مسائل پیرامونش می شود نه تفکرات واقعی خودش. به گفته دانشمندان: بیشتر فکر کنید و از بیان نتایجی که می رسید نترسید.

مدیرعامل جدید و پاکتهای نامه

آقاي اسميت به تازگي مديرعامل يك شركت بزرگ شده بود. مديرعامل قبلي يك جلسه خصوصي با او ترتيب داد و در آن جلسه سه پاكت نامه دربسته كه شماره هاي 1 و 2 و 3 روي آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: «هر وقت با مشكلي مواجه شدي كه نمي توانستي آن را حل كني، يكي از اين پاكت ها را به ترتيب شماره باز كن.»
چند ماه اول همه چيز خوب پيش مي رفت تا اينكه ميزان فروش شركت كاهش يافت و آقاي اسميت بد جوري به درد سر افتاده بود. در نااميدي كامل، آقاي اسميت به ياد پاكت نامه ها افتاد. سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره 1 را باز كرد. كاغذي در پاكت بود كه روي آن نوشته شده بود: «همه تقصير را به گردن مديرعامل قبلي بينداز.»
آقاي اسميت يك نشست خبري با حضور سهامداران برگزار كرد و همه مشكلات فعلي شركت را ناشي از سوء مديريت مديرعامل قبلي اعلام كرد. اين نشست در رسانه ها بازتاب مثبتي داشت و باعث شد كه ميزان فروش افزايش يابد و اين مشكل پشت سر گذاشته شد.
يك سال بعد، شركت دوباره با مشكلات توليد توأم با كاهش فروش مواجه شد. با تجربه خوشايندي كه از پاكت اول داشت، آقاي اسميت بي درنگ سراغ پاكت دوم رفت. پيغام اين بود: «تغيير ساختار بده.»
آقاي اسميت به سرعت طرحي براي تغيير ساختار اجرا كرد و باعث شد كه مشكلات فروكش كند. بعد از چند ماه شركت دوباره با مشكلات روبرو شد. آقاي اسميت به دفتر خود رفت و پاكت سوم را باز كرد.
پيغام اين بود: «سه پاكت نامه آماده كن برای مدیر بعدی.»