عکس مفهومی

حسابگری در روزگار ما

چه تلخ است روابطمان این روزها که چیزی نیست جز حسابگری:

مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصر الدین را نیز دعوت کرده بودند. وقتی می خواست وارد شود، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضنون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر: از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از درب دومی وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید، همان جایی که وارد شده بود.

این داستان حکایت زندگی ماست. کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم (رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم.
روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست.
عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است. اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد. حساب و کتاب دارد. اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود. اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم.

و چه ستمگر است آنکه از جیبش به تو می بخشد، تا از قلب تو چیزی بگیرد.

چند جمله حکمت آموز

من در میان موجودات از گاو خیلی می‌ترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد!
(ابن سینا)

لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود، می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.
((نارسیس))

مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک از این کار لذت می‌برد.
"جورج برنارد شاو"


آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند.
(مونتسکیو)

دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.*
انیشتین


هر شکلی از حکومت، محکوم به نابودی با افراط در همان اصولی است که بر آن بنا نهاده شده است
"ویل دورانت"

بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی......
نلسون ماندلا

یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را دارند.
مثل : بابا، مامان، پدربزرگ....

جملۀ «نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم.»، از مقدس‌ترین عباراتِ دنیاست. فکر می‌کنم کسانی که روزی این جمله را از کسی می‌شنوند، جزء آدم‌های خوش‌شانس دنیا به حساب می‌آیند. «نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم.»

خود فریبی به این صورت بیان شده است که انگار روی وزنه‌ای ایستاده‌اید تا خود را وزن کنید، در حالی که شکم‌تان را تو داده‌اید.
چارلز استیون هامبی

می‌شود از امشب قانون تازه‌ای در زندگی بنا بگذاریم؟ همواره بکوشیم قدری بیش‌تر از نیاز، مهربان‌ باشیم.
جی.‌ام. بری

شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم.
الکس تان

دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند.
انتوان چخوف

جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد.
پروفسور حسابی

من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم. اما راهی را می شناسم که به ناکامی منجر می شود. گرایش به خشنود ساختن همگان
افلاطون

وقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن، چون وقتی که داری سقوط میکنی از کنار همین آدمها رد میشی.

جایزه 86400 دلاری در هر روز

‫قسمتي از كتاب کاش حقیقت داشت__مارك لوي:

تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز می کنه و توش هشتاد و شش هزار و چهارصد دلار پول می گذاره ولی دو تا شرط داره. یکی اینکه همه پول را باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می گیرند. نمی تونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول را به حساب دیگه ای منتقل کنی. هرروز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز می کنه. شرط بعدی اینه که بانک می تونه هروقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد.

حالا بگو چه طوری عمل می کنی؟

او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا .....

همه ما این حساب جادویی را در اختیار داریم: زمان. این حساب با ثانیه ها پر می شه. هر روز که از خواب بیدار میشیم هشتاد و شش هزار و چهارصد ثانیه به ما جایزه میدن و شب که می خوابیم مقداری را که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم. لحظه هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هرروز صبح جادو می شه و هشتاد و شش هزار و چهارصد ثانیه به ما میدن.
یادت باشه که من و تو فعلا از این نعمت برخورداریم ولی بانک می تونه هر وقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده. ما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل می کنیم و غصه می خوریم. بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم. ازت تمنا می کنم.

گذشت!

مـرداب  بـه رود گفـت :
 
چـه کـردی کـه زلالــــی ....؟!؟!
 
رود جـواب داد : گذشتـم ....؟!؟!

اتاق زندگی

تنها اتاقی همیشه مرتبه و همه چیز سر جاش می‌مونه، که توش زندگی نکنی!
اگه زندگیت گاهی آشفته میشه و هیچی سر جاش نیست، بدون هنوز زنده‌ای!
اما اگر همیشه همه چی آرومه و تو چقدر خوشحالی! یه فکری برای خودت بکن!

قیمت یک روز بارانی

یک متن زیبا. بخوانید:

یه بعد از ظهر دلنشین آفتابی رو چند می‌خری؟

قیمت یك روزبارانی چنده؟

حاضری برای بو كردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه تراول بدی؟

پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده؟

اگه نصف روز هم بنشینی به نیلوفر سوسنی رنگی كه كنار جاده دراومده نگاه كنی بوته‌اش ازت پول بلیت نمی‌گیره.

چرا وقتی رعد وبرق می‌زنه از زیر درخت فرار می‌كنی؟

می‌ترسی برق بگیردت، نه، اون می‌خواد ابهتش رو نشونت بده. آخه بعضی وقتا یادمون میره چرا بارون میآد.

این جوری می‌خواد بگه كه منم هستم.

هیچ وقت شده بگی دستت درد نكنه؟ شده از خودت بپرسی چرا تموم وجودش رو روی سرما گریه می‌كنه؟

هیچ وقت شده از خورشید بپرسی كه وقتی ذره ذره وجودش رو انر‍ژی می‌كنه و به موجودات می‌بخشه ماهانه چقدر می‌گیره؟

چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته میشه؟ بابت این كارش حقوق می‌گیره؟

تا حالا شده به خاطر این كه زیر یه درخت بنشینی وبه آواز بلبل گوش كنی پول بلیت بدی؟

قشنگ‌ترین سمفونی طبیعت رو می‌تونی یه شب مهتابی كنار رودخونه گوش كنی.

چقدر باید بابت بودنم پرداخت كنم؟

تو كه قیمت همه چیز رو با پول می‌سنجی اگه یه روز یكی از دارایی‌ها رو كه داری ازت بگیرن زمین و زمان رو به بد و بیراه می‌گیری.

پشت قباله‌ات كه ننوشتن. اینا همه لطفه، اگه صاحبش بخواد می‌تونه همه رو آنی ازت پس بگیره!

اگه روزی فهمیدی قیمت یه لیتر بارون چنده؟

قیمت یه ساعت روشنایی خورشید چنده؟

چقدر باید بابت مكالمه روزانمون به خدا پول بدیم؟ و .....

اون وقت می‌فهمی که زندگی یعنی چی؟

خرید و فروش عقل

اگر روزي عقل را بخرند و بفروشند، ما همه به خيال اينکه زيادي داريم فروشنده خواهيم بود!