تلاش مورچه برای رسيدن به معشوق!
امروز در یکی از سایتها مطلبی مفید خواندم:
نكته مهمی كه جناب شيخ رجبعلي خياط بر آن تأكيد داشت: آمادگی و آراستگی شخص منتظر بود، هر چند عمرش برای درك زمان حضور آن بزرگوار كافی نباشد. و در اين باره حكايتی از حضرت داود (ع) نقل میكرد:
« آن حضرت در حال عبور از بيابانی مورچه ای را ديد كه مرتب كارش اين است كه از تپه ای خاك بر میدارد و به جای ديگری میريزد، از خداوند خواست كه از راز اين كار آگاه شود ...، مورچه به سخن آمد كه: معشوقی دارم كه شرط وصل خود را آوردن تمام خاكهای آن تپه در اين محل قرار داده است!
حضرت فرمود: با اين جثه كوچك، تو تا كی میتوانی خاكهای اين تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل كنی، و آيا عمر تو كفايت خواهدكرد؟!
مورچه گفت: همه اينها را میدانم، ولی خوشم اگر در راه اين كار بميرم به عشق محبوبم مردهام!
در اينجا حضرت داود (ع) منقلب شد و فهميد اين جريان درسی است برای او. »
جناب شیخ همیشه اصرار داشت که: « با همه وجود در انتظار ولی عصر(عج) باش و حال انتظار را با مشیت حق همراه کن ».
« آن حضرت در حال عبور از بيابانی مورچه ای را ديد كه مرتب كارش اين است كه از تپه ای خاك بر میدارد و به جای ديگری میريزد، از خداوند خواست كه از راز اين كار آگاه شود ...، مورچه به سخن آمد كه: معشوقی دارم كه شرط وصل خود را آوردن تمام خاكهای آن تپه در اين محل قرار داده است!
حضرت فرمود: با اين جثه كوچك، تو تا كی میتوانی خاكهای اين تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل كنی، و آيا عمر تو كفايت خواهدكرد؟!
مورچه گفت: همه اينها را میدانم، ولی خوشم اگر در راه اين كار بميرم به عشق محبوبم مردهام!
در اينجا حضرت داود (ع) منقلب شد و فهميد اين جريان درسی است برای او. »
جناب شیخ همیشه اصرار داشت که: « با همه وجود در انتظار ولی عصر(عج) باش و حال انتظار را با مشیت حق همراه کن ».
+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۸۵ ساعت 16:37 توسط نصیر کلباسی
|